کلاهی که برداشته نشد

متن مرتبط با «نون تازه» در سایت کلاهی که برداشته نشد نوشته شده است

نون تازه + چای داغ = ترکیدن

  • پنجشنبه ۱۱ آذر...همون طور که در خاطره قبل توضیح دادم دوتا خواهرام خونه‌ی ما بودن.اونروز خواهر کوچیکم میخواست برامون نون محلی(خُلفِه نان) درست کنه.صبحش خواهرام رفتن بیرون،منم فرصت رو غنیمت شمردم و کارایی روز قبل رو انجام دادم.ساعت از یازده گذشته بود که اومدن.بعدش رفتن سراغ آماده کردن خمیر برای نون محلی که باید میموند تا عصری خمیره خودشو بگیره.خلاصه عصر شدو همه شروع کردن به ساختن نون.همه تو آشپزخونه بودن،فقط منو خواهرزادم بیرون بودیم و منتظر تا زودتر نون ها ساخته شه.بوی نون تازه تمام فضای خونه رو پر کرده بود.کم کم پختن نون داشت به پایان میرسید که دوتا شوهر خواهرام اومدن،اونام عاشق نون محلی هرکدوم یکی برداشتن و شروع کردن به خوردن.چند دقیقه بعد نون تازه با یه سینی چای داغ اومد وسط؛جاتون خالی،همه یه دل سیر از اون نون ها خوردیم.کاملا سیر شده بودیم،میگفتیم دیگه نیاز نیست شام درست کنین.اما خلاصه بدون شام که نمیشه؛یخورده دیرتر از شبای قبل،اما شامم خوردیم.بعد شام خواهر کوچیکم اینا میخواستن برن،ماهم مفصل باهاشون خداحافظی کردیم چون قرار بود فرداش ماهم با خواهر بزرگم اینا بریم قزوین خونه‌شون.با او,نون تازه,بوی نون تازه,تعبیرخواب نون تازه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها